جدول جو
جدول جو

معنی قلعه میرزا - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه میرزا
(قَ عَ عَ)
دهی است از دهستان سامسن شهرستان ملایر، واقع در 18هزارگزی جنوب ملایر و 5هزارگزی خاور شوسۀ ملایر به بروجرد موقع جغرافیائی آن کوهستانی و هوای آن معتدل مالاریائی است. سکنۀ آن 240تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، حبوبات، صیفی و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی است راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ عَ زَ)
دهی است از دهستان کوار بخش سروستان شهرستان شیراز، واقع در 106هزارگزی شوسۀ شیراز به خفر. موقع جغرافیائی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریائی است. سکنۀ آن 97 تن است. آب آن از رود خانه قره آغاج و محصول آن غلات، چغندر و میوه جات و شغل اهالی زراعت و باغبانی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ رَ)
دهی است از دهستان اشیان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، واقع در 18هزارگزی جنوب فلاورجان و یک هزارگزی شوسۀ فلاورجان به سفیددشت. موقع جغرافیائی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 406 تن است. آب آن از زاینده رود و محصول آن غلات، برنج و پنبه و شغل اهالی زراعت است. راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، واقع در 5هزارگزی باختر فلاورجان و 4هزارگزی باختر جادۀ شهرکرد به اصفهان. موقع جغرافیایی آن جلگه وهوای آن معتدل است. سکنۀ آن 227 تن است. آب آن از کاریز و محصول آن غلات، صیفی، پنبه، برنج و شغل اهالی زراعت و گله داری، و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان سورسور بخش کامیاران شهرستان سنندج، واقع در 46هزارگزی شمال خاوری کامیاران و 2هزارگزی جنوب کوماین. موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن سردسیری است. سکنۀآن 127 تن است. آب آن از رود خانه گاورود و چشمه و محصول آن غلات، لبنیات، توتون و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ مُ)
دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعۀ نو شهرستان شاهرود، واقع در 5000گزی جنوب قلعۀ نو و 2000گزی شوسۀ شاهرود به گرگان. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 126 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، بنشن، میوه جات، لبنیات و شغل اهالی زراعت است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ مُ حَمْ مَ عَ)
دهی است از دهستان حسین آباد بخش شوش شهرستان دزفول، واقع در 9 هزارگزی شمال خاوری شوش و کنار خاوری راه آهن تهران به اهواز و 60 هزارگزی خاوری شوسۀ اهواز به دزفول. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیر مالاریایی است. سکنۀ آن 600 تن است. آب آن از رود خانه کرخه و محصول آن غلات، برنج، کنجد و شغل اهالی زراعت است. راه در تابستان اتومبیل رو است. ساکنین از طایفۀ عشایری لر می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ عَ)
دهی است از دهستان والانجرد شهرستان بروجرد، واقع در 6هزارگزی جنوب بروجردو 2 هزارگزی شمال شوسۀ بروجرد به خرم آباد. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن سردسیری است. آب آن از رودخانه و قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
پارسی است بنگرید به امیر عنوان احترام آمیز لله: محمد خان شرف الدین اغلی تکلو لله میرزا و امیر الامرا گردید
فرهنگ لغت هوشیار